به امید نگاهت

اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِى الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ.

 

 

بعد مدتها:)

سلام سلام

خوبید و خوشید؟

خب... سال جدید چطوریاس؟ خوبید باهاش؟ 

منم الحمدلله... 

اوضاع رو دارم سعی میکنم تحت کنترل بگیرم البته شاید خیلی موفق عمل نکرده باشم ولی خب الحمدلله بدک نیستم. از اونجایی که انتظارش می‌رفت ترم ۲ هم، همانند ترم یک پر از مقاله و سختیاش باشه، تصمیم داشتم جلوجلو مقاله‌ها رو پیش ببرم که به آخر ترم نخوره که راستش تا الان هیییییچ کاری نکردم ولی ددلاین ارسال کار افتاده جلو. یعنی کی؟ عارضم به حضورتون که... آخر فروردین!!!! یعنی با مغز تقریبا باید برم تو دیوار که آروم بگیرم. بدیش اینه که روزه و یه سری برنامه‌های دیگه اصلا نمیذاره تمرکز کنم یا حتی بشینم پای سیستم. یه جور عجیبی کارام به هم گره خورده...

سال گذشته پر از چالش‌بود. پر از گریه و زاری و خستگی و امان خواستن از خدا... بعضی از دوستان در جریان بودن تا حدودی... آخرشم حرکت نهایی رو زد و شب عید تقریبا کل خانواده سر یه مسئله که من هییییییییچ نقشی توش نداشتم باهام وارد مخاصمه شدن و من با یه چشم اشک و یه چشم خون وارد سال جدید شدم. سر سال تحویل که خواب بودم. زیر پتو تا نصف شب گریه کردم و بعد سحر هم با شنیدن چند جمله خط و خشی از پشت تلفن که سال نو رو از راه دور بهم تبریک میگفت خوابم برد و ...

واقعیتش هیچی و به معنای واقعی کلمه هیچی، رویایی نیس:)) همه چی پر از دغدغه و گرفتاری شده شکر خدا... چالش‌هام با خانواده ام گاهی به حد اعلی خودش میرسه و جااااالب اینجاس که اونا خیلی دقیق و مطمئن میدونن که ایرادی به عملکردم وارد نیس، ولی اعصابشون خرابه یا هرچی... تقریبا روزی نیس که درامان باشم از انتقاداتشون... 

به هر حال، دارم سعی میکنم یه جوری اوضاع رو لااقل کم تنش تر کنم و این وسط اصلا گودی زیر چشمام و صورت لاغرم و بی‌رمق شدنام و کاهش وزن ۵ کیلوییم تو دوماه و خرده‌ای به چشم نمیاد:) همه میگن وزنم زیاد میشه و فلان...:))) من دارم میمیرم تقریبا:))) کم حرف شدم... بیشتر میخوابم... دردودل هم نمیتونم با کسی بکنم:))) تقریبا همه چی داره بهم فشار میاره... 

دردودل راجع به هرکسی به هرکسی بکنم یا گناهه، یا اشتباهه، یا خریت:))) و در نهایت میدونم از هیچ کس هیچ کاری برنمیاد و فقط اوضاع بدتر میشه:) 

خلاصه گیر افتادم ناجور... 

یحتمل مجبور شم این پست رو هم زودی بردارم:))))

ولی دلم خواست بنویسم:) 

دلم واسه نوشتن تنگ شده بود...

اگرچه سخت بود...

ولی خب نوشتن همیشه یه راه حل بوده واسه آروم شدن...

 

 

+اگر شد و یادتون موند، این شبا دعام کنین:)

اول فروردین ۱۴۰۳

سلام

خوبید؟؟؟

ان‌شاءالله سال خوبی در پیش باشه:)

ان‌شاءالله خوشبختی و رزق و روزی زیاد و سلامتی برای همه باشه و سال ۱۴۰۳ سالی باشه که همه‌مون توش کلی موفقیت و اقبال و خوبی رو تجربه کنیم‌...

۱
پیوندِ عمر بسته به موییست
هوش دار
غمخوارِ خویش باش!
غم روزگار چیست؟

پیوندها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان