تماما مخصوص_عباس معروفی

مریضی خوبی نداره...

یعنی درد و نفس تنگی و آسیب و شب زنده داری از سر سرفه هیچ کدومش خوب نیس...

ولی اینکه یه وقتی پیدا میکنی که دوباره کتاب بخونی خوبه...

از عباس معروفی سمفونی مردگان و سال بلوا رو خونده بودم ...سال بلوا که فووووق العاده بود و بهتون توصیه شده بود ...امروز تا نصفه تماما مخصوص رو خوندم...چی میشه گفت راجع به عباس معروفی جز اینکه خیلی خفنه این آدم!؟!؟!

خیلی خیلی خیلی خفن...قابل درک...حرفایی میزنه که از زبان نویسنده فراتر میره و به قلب مخاطب و با اون ممزوج میشه...

بخونید این کتابو ...بخونید!

از اونجایی که جون عکس گرفتن از صفحه کتاب رو نداشتم

از پی دی اف کتاب عکس گرفتم ...

 

+مابین ماتی های این صفحه یه جمله هست که این کتاب با این جمله خیلی معروف شده ...خودتون بیابیدش

نیابید خودم میگم:من که جز تو کسی را ندارم ،ولی چرا تو را هم ندارم؟

 

تکمله:داستان درباره جوانی به نام عباس ایرانیه که از از فعالان گروه مجاهدین بوده و بعدش فرار کرده از طریق پاکستان سمت غربت...یه مدت روزنامه نگار...موزاییک ساز ...و رییس شب هتل بوده و هنوز تو هتله ولی بیزار...داستان به یاد اوردن و جنونی از عشق پری دختریه که خواهر شاگردش رامین در درس ریاضی بوده...پری به احتمال زیاد مرده و اون درگیر و دار یاد اوری های و کابوس ها و شب زنده داریاش نه میتونه عاشق کسی باشه و نه میتونه عشق کسی رو بپذیره...هرچند داره تمام تلاش خودشو میکنه!😂😁

 

 

 

 

همو دعا کنیم امروز ...

۲

حکایت عشقی ...

 

یه مریضی در من هست ...که میگه اگه هزار تا کتاب جدید داشتی ‌...بازم بچسب به کتاب قدیمیات و هزار بار بخونشون...

 

عکس از کتاب:حکایت عشقی بی‌قاف بی‌شین بی‌نقطه از مصطفی مستور❤

 

+وقتی از یکی دلگیری و مجبوری تحملش کنی! ...هیچ راه حلی واسه تغییر شرایط نداری...چون جواب توی سوال نهفته اس !تحمل!

۴
پیوندِ عمر بسته به موییست
هوش دار
غمخوارِ خویش باش!
غم روزگار چیست؟

پیوندها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان