هشت از ده

مزه ی عشق به این خوف و رجاهاست رفیق!

عشق سرگرمی‌اش آزار و تسلاست رفیق!

قیمت یک سحر آغوش چشیدن، صد شب

گریه و بغض و تب و آه و تمناست رفیق!

نشدم راهی این چشمه که سیراب شوم

تشنگی خاص‌ترین لذت دنیاست رفیق!

بارها تا لب این چشمه دویده است دلم

آبش اما فقط از دور گواراست رفیق!

اسم آن روز که نامیده‌ای اش روز وصال

در لغتنامه‌ی من «روز مباداست» رفیق!

«نیست در شهر نگاری که دل از ما ببرد»

بنشین شعر بخوان، دور جوان‌هاست رفیق!

انسیه سادات هاشمی

 

 

 

هیچی!

۱
Fatemeh Karimi
۰۳ مهر ۱۳:۰۶

باد،مشتی ورق از دفتر عمر آورده است

عشق سرگرمی سوزاندن این اوراق است :)

پاسخ :

به به‌...
چه عالی بود!
پست رو تکمیل کرد...
ممنون:)))
پیوندِ عمر بسته به موییست
هوش دار
غمخوارِ خویش باش!
غم روزگار چیست؟

پیوندها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان