حافظ...❤

سلام سلام سلااام

همونطور که میدونین امروز ...روز حافظ بود...

حافظ عزیز...

مرد گاها عصبی ...حکیم ...مهربون...حاضرجواب و صد البته برخلاف آدمای هم رده اش ...گزیده گو ...و کم حرف!

اینکه انقدر با حافظ و شعرهاش به طرز عجیبی خو کردم همیشه...فقط به دلیل این نیس که شعر دوست دارم و این صحبتا...به خاطر اینه که باهام عجیب حرف میزنه...که هر وقت دیوانشو باز میکنم انگار‌میگه میدونم چه مرگته!

دوست داشتم میتونستم چیزی که واقعا راجع به حافظ و شعرهاش حس میکنم رو تو قالب کلمات بریزم اما نمیتونم...

فقط سوالی که همیشه ذهن من رو در تفالات به حافظ درگیر میکنه اینه که میگن شعر سمت راستی رو بخون...پس شعرای سمت چپی چی؟؟؟چرااااااا؟؟؟تکلیف اونا چی میشه؟؟؟

حالا چند تک بیت خوب ...از حافظ که البته همه بیتاش عالللللییییی هستن!قبلا از قسمت شین فک کنم جمع آوری شدن توسط اینجانب ...البته قر و قاطیه انگار...

*تا بر دلش از غصه غباری ننشیند

ای سیلِ سرشک از عقب نامه روان باش...

...

به یکی جرعه که آزار کسش در پی نیست 

زحمتی میکشم از مردم نادان که مپرس

....

تکیه بر تدبیر و دانش در طریقت کافری ست

راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش 

...

مکن بیدار از این خوابم خدا را

که دارم عشرتی خوش با خیالش 

...

کجاست هم نفسی تا به شرح،عرضه دهم

که دل چه میکشد از روزگار هجرانش ...

تو خسته یی و نشد عشق را کرانه،پدید

تبارک الله از این ره که نیست پایانش 

...

هر که ترسد ز ملال،انده عشقش نه حلال!

سرِ ما و قدمش ،یا لب ما و دهنش ...

....

عشق است و مفلسی و جوانی و نوبهار 

عذرم پذیر و جرم به ذیل کرم بپوش

...

اب و آتش بهم آمیخته ای از لب لعل

چشم بد دور که بس شعبده باز آمده ای_🤩😍🤩😍_

آفرین بر دل نرم تو که از بهر ثواب 

کشته ی غمزه ی خود را به نماز آمده ای_کل این شعر عالیه ...بخونینش_

...

نه رازش میتوانم‌گفت با کس 

نه کس را میتوانم دید با وی 

...

در انتظار رویت،ما و امیدواری

در عشوه وصالت،ما و خیال ِ خوابی!

حافظ چه مینهی تو دل در خیال خوبان

کی تشنه سیر گردد از لمعه ی سرابی _لُمعه یعنی درخشش_

یه کم بیشتر از حافظ توی این وبلاگ:اینجا و اینجا

شبتون بخیر...

 

 

پیوندِ عمر بسته به موییست
هوش دار
غمخوارِ خویش باش!
غم روزگار چیست؟

پیوندها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان