درود و عرض ادب
تنبیه فیزیکی در مدارس ، در سالهای پیشین امری عادی بود .
دانش آموز به هر بهانه ای تنبیه میشد و هیچ مرجعی برای دادخواهی نبود ، الّا خود آموزش و پرورش .
یعنی داستان : « چون دوست دشمن است ، شکایت به که بریم ؟ » برقرار بود .
روزی دیر رسیدم به مدرسه . ناظم ( معاون ) چند نفر را بغل دیوار دفتر به صف کرده بود و ترکه ای در دست داشت و آن را روی هوا می چرخاند و هر کدام از بچه ها را یکی یکی مخاطب قرار میداد و با عصبانیت می پرسید : چرا دیر آمدی ؟ ( هر چند اصل کار ناشایست بود ، اما حداقل همان ناظم تندخوی ترکه به دست ، به هر کدام از دانش آموزان فرصت میداد تا از خود دفاع کنند ) . بنده نیز با اشارۀ چوب ناظم به همان صف پیوستم . نوبتم که شد ناظم پرسید چرا دیر آمدی ؟ پاسخ این سوال خیلی ساده بود . یک جملۀ کوتاه : خواب ماندم آقا !
یا کتک میخورم میرفتم سر کلاس و یا بخشوده میشدم .
اما من پاسخی اشتباه دادم . گفتم : اینها هم دیر آمدند .
ناظم همه را بدون کتک زدن رها کرد . اما مرا حسابی ادب کرد . دست آخر که خسته شد از کتک زدن من ، گفت : یادت باشد ! هر کسی مسئول اعمال خویش است . انگشت اشارت گذاشتن روی تخلف دیگران ، به امید توجیه کردن تخلف خویش و رهایی از عقوبت و جزای آن تخلف ، نه تنها فرار از جزای عملکرد خلاف خویش ، بلکه عادی سازی آن خلاف و اشاعۀ آن به عنوان یک فرهنگ واپسین است . یعنی از فردا هر دانش آموزی میتواند به راحتی تاخیر کند و اگر از او بپرسند چرا تخلف کردی ، بگوید اینها هم کردند .
من تمام آن کتکها را فراموش کردم و حتی ذره ای کینه از ناظم محترم ندارم . اما کلامش را آویزۀ گوشم کردم و سالهاست آن را سر لوحۀ رفتار و کردار خودم قرار داده ام .
اینکه هر آنچه در تلویزیون ما و یا در جامعۀ ما اتفاق می افتد ، عین همان ، یا بدتر از آن در جوامع دیگر اتفاق می افتد ، پاسخی برای عملکرد غلط تلویزیون و جامعۀ ما نیست ، بلکه توجیه یک غلط ، با غلطی دیگر است .
یک دبیر ، هرگز توی ورقۀ امتحانی یک دانش آموز ، پاسخ غلط یک دانش آموز به یک سوال را ، با افزودن یک غلط دیگر زیر همان سوال ، تصحیح نمیکند . بلکه پاسخ صحیح را می نویسد و دانش آموز را به سوی پاسخ صحیح سوق میدهد .
گیریم که دختر همسایه ، با لباسی بسیار فجیع و ناهنجار به تراس می آید و خودش را به معرض نمایش میگذارد . یا پسر همسایه دائم پارتی های شب نشینی آنچنانی با مصرف انواع چرندیات در خانۀ خویش بر پا میکند و در و پنجره را باز میکند و پرده ها را کنار میشکد تا به خوبی دیده شود ، آیا پسر یا دختر من نیز باید چنین کنند ؟ و توجیهشان نیز این باشد که : ببین پدر محترم ! یه نگاهی به خانۀ روبرویی بکن ! اینهایی که از نظر تو ناهنجار جلوه میکند ، یک هنجار عادیست که همه انجام میدهند .
گیریم که تلویزوین فلان کشور اروپایی هر کاری میکند . هر کاری ! آیا تلویزیون ما نیز مجاز است به هر کاری ؟
دروغ یک گناه است از نظر باورهای دینی ما . شما یک خبر راست از این تلویزیون به من نشان بدهید لطفا .
تلویزیون ما آنقدر که فرهنگ ریا و تزویر را اشاعه میدهد ، یک هزارم آن را در فرهنگ راست گویی ، تلاش و اشاعه نمیدهد .
خانوادۀ فلان ورزشکار را آورده به برنامۀ تلویزیونی . نوبت به فرزند خرد سال خانواده که می رسد ، مجری می پرسد : عزیزم ! توی منزل با پدر بازی میکنی ؟ بچه با تمام صداقت و راست گویی میگوید : بله ! من و پدرم خیلی وقتها با هم پاسور بازی میکنیم . مجری انگار که نارنجک زیر دامنش منفجر شده باشد ، به کودک نهیب میزند که : باشه عزیزم ! اینها را نباید بیرون از خانه بگویی .
اگر من اشتباه میکنم ، لطفا شما بفرمائید ، آیا این ترویج فرهنگ دروغ از یک رسانۀ ملی نیست ؟
این فقط یک نمونۀ کوچک بود که عرض کردم .
شما اگر با نگاه روانشناسی و جامعه شناسی به تلویزیون نگاه کنید ، من با قاطعیت میگویم ، برنامه ای پیدا نمیکنید که حداقل یک بد آموزی در آن مشاهده نکنید . حتی برنامه های ادبی و هنری .
چرا باید برنامۀ هنری جناب فریدون جیرانی ، کارشناسش کسی باشد که کمترین بهره ای از ذوق هنری و اطلاعات هنری نبرده باشد و ادبیات کلامی او بیشتر جنبۀ چاله میدانی داشته باشد ، نه جنبۀ هنری .
و کلام آخر :
دنیای مجازی ، جایگزینیست برای آنچه ما اصلا از بیخ و بن نداریم . اگر دهها کانال تلویزیونی ، به خوبی از عهدۀ نیاز جامعۀ ما ، خصوصا جامعۀ جوان ما بر می آمد ، حتم داشته باشید آنچه امروز در فضای مجازی اتفاق می افتد ، نمی گویم اصلا ، ولی میگویم در این حد اتفاق نمی افتاد . دختر جوانی که سالها زحمت کشیده ، وقت و پول هزینه کرده تا یک ساز موسیقی یاد بگیرد ، نه در تلویزیون ( پیشکش ) بلکه در یک کنسرت معمولی که تمامی شئونات اسلامی و قوانین کشوری نیز در آن رعایت شده و قبلا مجوز اجرا یافته ، درست دقیقۀ 90 اجرای کنسرت لغو میشود . چرا ؟ چون یک دختر قرار است در آن سه تار بنوازد .
واقعا فکر میکنید بعد از این جریان ، آن دختر از کجا سر در می آورد ؟
من به شما می گویم : از فضای مجازی
چطوری ؟
من به شما میگویم : قرار بود در آن کنسرت با حفظ تمام شئونات جاری در کشور ظاهر شود . اما برای دهان کجی به آن مسئول نادانی که کنسرت او را لغو کرد ، آنگونه ظاهر میشود که شما هر روز در دنیای مجازی با صدها نمونه مثل او برخورد میکنید .
این تقصیر آن دختر جوان است آیا ؟
با سپاس از شما