همان که یارمان بوده؛ کماکان... (۴)

 

...

یک سالِ تمام واسه وکالت و ارشد و سایر آزمونای بی‌ربط و با ربط میخوندم. پارسال... خیلیا میگفتن که زوده. ولی با حساب و کتاب خودم وقتش بود که بلافاصله بعد از لیسانس، وارد شغل و اینا بشم. ازمون ارشد رودادم. و رتبه‌ام خوب شد... خدا رو شکر. ولی نه اون رشته و نه اون دانشگاهی که میخواستم نشد برم:) ... وکالت اول رو دادم. شب خواستگاری اقای دور دست فهمیدم اونم رد شدم:)) طبق قاعده دغدغه بی ربط به موقعیت، واسه دوستی نوشتم مردود شدم! گفت الان وقت ناراحتی واسه مردودیه؟:/

ازمون داوری دادم... سنم نرسید و البته ازمونشم رد شدم:))) چند ماه بعدش دوباره آزمون گذاشتن، با شرط سنی:))) گفتم اشکال نداره امسال قضاوت میگیره و من از آزمون علمی به خاطر معدل الف بودن معافم:) دقیقا اونم شرط سن گذاشتن و اونم... رفت هوا:))) 

تقریبا هیچی به هیچی:))) 

من موندم و کلاسای اینجا و بیکاری:) 

...

قصدم مقایسه نیس:) 

فقط من یکی از اقوام رو وسوسه کردم که ثبت نام کنه و بیاد آزمونا رو. استخدامیا رو... با بچه کوچیک و بعد از چندین سال فارغ التحصیلی و بدون خوندن درست حسابی! همممه ی آزمونا رو قبول شد:))) 

داوری قضاوت وکالت:) 

مضافا...

دختری که تا دیروز درگیر عقدش بود، پیام داد واسه تحقیقات مصاحبه بعد از قبولی شماره ات رو دادم:))) ممکنه امروز و فردا بهت زنگ بزنن...

 

پیاپی حس میکردم باید برم کله ام رو بکوبم به تیزی یه گوشه ی دیوار:))

 

چرا بعضی وقتا اینجوری میشه؟ نمیدونم...

۳
آرا مش
۱۹ دی ۱۶:۲۹

خب زندگی همین خوف و رجاهای قاطی پاتیه دیگه... اگه همش امید باشه کم‌کم معنی‌شو از دست میده برامون :) 

پاسخ :

ولی یه وقتایی کفه ی یه طرف سنگینی میکنه و یه طرف میره هوا:)
آرا مش
۱۹ دی ۱۶:۱۱

فقط اینکه:

گــاهـی گمان نمی‌کنی ولی خوب می‌شود
گــاهـی نمی‌شود، که نمی‌شود، که نمی‌شود…
گــه جور می‌شود خود آن بی‌مقدمه
گــه با دو صد مقدمه ناجور می‌شود…
گــاهـی هزار دوره دعا بی‌اجابت است
گــاهـی نگفته، قرعه به نام تو می‌شود…
گــاهـی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست
گــاهـی تمام شهر گدای تو می‌شود…
گــاهـی برای خنده دلم تنگ می‌شود
گــاهـی دلم تراشه‌ای از سنگ می‌شود…
گــاهـی تمام این آبی آسمان ما
یــکباره تیره گشته و بی‌رنگ می‌شود…
گــاهـی نفس به تیزی شمشیر می‌شود
از هــرچه زندگیست دلت سیر می‌شود…
گــویـی به خواب بود،جوانی‌مان گذشت
گــاهـی چه زود فرصتمان دیر می‌شود…
کــاری ندارم کجایی، چه می‌کنی
بـی عـشق سر مکن که دلت پیر می‌شود…

 

و تمام :)

پاسخ :

یه امید و ناامیدی قاطی ای داره:)

مرسی...
زری シ‌‌‌
۱۹ دی ۱۲:۵۵

بسم الله الرحمن الرحیم

۴ تا پست و الان پشت سر هم خوندم :")

و خب چیزی واسه کامنت گذاری فعلا به ذهنم نمیاد :"

مرسی بابت رمز

پاسخ :

سلام:)
چشم رنجه کردی:))
مرسی:)
خواهش میکنم:)
پیوندِ عمر بسته به موییست
هوش دار
غمخوارِ خویش باش!
غم روزگار چیست؟

آرشیو مطالب
پیوندها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان