تعارض قوانین ۱

تعارض قوانین ۱

نمیدونم، کسی اینجا بین‌الملل می‌خونه یا خونده یا چی... ولی بحث حقوق بین‌الملل عمومی، کاملا از بحث خصوصیش جداس. و این ترم، منِ بین‌الملل عمومی خونده، باید تعارض قوانین بین‌الملل خصوصی ۲ رو تدریس کنم. غرغر؟ ابداً! چالش باحالیه. به ویژه وقتی ساکن شهر دیگه‌ای باشی و مجبور به نقل مکان هر هفته برای تدریس ۸ واحد درس... که ۲ واحدش، بین‌الملل خصوصی ۲ئه!!! 

اینکه ساکن شهر دیگه باشی و در رفت و آمد، معنیش اینه که وقت مناسبی برای مطالعه نداری و باید توی اتوبوس و جاده یه جوری مطلب جمع کنی...

شاید بعداً اوضاع با عادت و برنامه‌ریزی بهتر بشه! ولی الان... هوف... نگم:) 

البته که برای بحث حق‌الناس کار هم که شده خیلی سوتی ندادم ولی امیدوارم کسی از دانشجوهام اینجا رو نخونه که من گاهی یه مطلب رو دقیقا شب قبل از تدریس یادم میفته و می‌شینم می‌خونم! یعنی تو اتوبوس و با _گلاب به روتون_ تهوع متعاقبش! 

اینکه توی دانشگاه یه عده سن‌شون از من بیشتره و من باید بهشون درس بدم هم جالبه:) خانومی که ۶۰ سالشه یا آقایی که ۴۵ رو رد کرده... و خب نفراتی که میانگین سنشون ۲۸ و ایناست... 

چالش فراوونه. نابلدیام هم زیاده. ناشی گری هم... ولی ۶۵ تا دانشجوی ترم یکیِ ترم‌ پیش، دقیقا مصداق اون آدمه اس که برای اینکه شنا یادبگیره مربیش انداختش تو چهار متری و هی دست و پا زد... از پس ۶۵ دانشجوی چموش براومدم. خوشحالم و تا حدودی کار دستم اومده. البته این به شرطیه که اتفاق خاص و ویژه‌ای توی کلاس رخ نده که از دستم درآد... 

 

پیوندِ عمر بسته به موییست
هوش دار
غمخوارِ خویش باش!
غم روزگار چیست؟

آرشیو مطالب
پیوندها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان