یه روز بارونی... 🌧️☔
۲۰
آذر
خوشحالم که یه روز بارونی اومدم شهرم...
نه یه روز معمولی...
که بعد سالها، مثل قدیما با صدای بارونی که میخورد به پنجره اتاقم بیدار شدم...
آرومم... الحمدلله
به تنهایی احتیاج داشتم.
به بارون احتیاج داشتم
و به این خلوت اتاقم...
کاش میشد دانشگاه هم نرم:)
- ۱ نظر
- ۲۰ آذر ۰۴ ، ۰۸:۵۶
- ۳۰ نمایش