ناهماهنگ

کی به من گفت عرق سرد رو ببببببییییییییین؟

کییییییییی؟شیطونه میگم بزنم...اه!

دست میذارن رو نقطه ضعف من !

با یه سری پیشنهاد حال خوب کن فیلم ایرانی در خدمتتونم !!!
فیلمایی که به سبک فیلمای این چند سال سیاه و زشت و داغون نیستن ...فیلم های لطیف !ساکت ...اروم !

به قول استادم (که درگیر کرونا شده چند وقتی و میخوام براش دعا کنین ) : هنر برای حال آدماس ...نه اثبات خوبی و بدی !نقل به مضمون بود البته !

حالا این شما و اینم چند تا فیلم بااااااحاااال البته به نظر من که میتونم با یقین کاملی بگم هر کدومو کم کم ۷ بار دیدم ...یعنی کمتر از ۷ بار ندیدم ‍!ولی بعضیاشونو بیشتر هم دیدم ...

۱) به رنگ ارغوان

تداخل عشق و کار ...و تزاحم ایجاد شده بیشنشون برا قهرمان داستان عذاب آوره و برای من شیرین !ثانیه به ثانیه فیلم رو میبلعم ...حتی اگر خیلی قدیمی شده باشه ...عااااشق درسیم که تو اون دانشگاه تدریس میشه ...عاشق همه اون درختا و مه توی داستان و کافه بلوط و ...همه صحنه هاش !خیلی فیلم طبیعیه و حتی بعضی جاهاش میشه بوی درختا و نم بارون رو حس کرد ...به نظرم چیزایی که باعث شده دوستش داشته باشم وجود عناصر جنگل ، باران ، عشق ،‌مه، و کمی جنایته ...

بازیگرا فوق العاده هستن !!!

۲) خیلی دور خیلی نزدیک ...

این فیلم خداااوندگااااار حس ه !!!من خیلی دوستش دارم ...بیش از حد...اگر بخوام عناصر این فیلم رو واسه دوست داشتنی شدن بشمارم میگم :‌کویر ، صاف و سادگی ، پدرانگی ،‌نجوم و اسمان کویر ،‌و دنیا و افکار اوهام آدما!و البته موسیقی متنش که مدت مدیدی زنگ گوشیم بود!

این فیلم همه اون چیزیه که من از یه فیلم انتظار دارم ...

۳) شیدا

راجع به شیدا فقط میتونم بگم هواااااار ...

به نظرم فیلمیه که میشه گفت احساسات مهم ترین عنصریه که منو بهش پیوند میده و این احساسات انقدددد حجب و حیا داره که یه پیوند سفت و سفت تر میشه هر روز !!!

بازیگرا بازم عالین ...عالی ترینن!!!

فک کنین یکی برای اینکه پیدا کنه اونی که دوستش داشته کیه ...به هرکی میرسه میگه برام قرآن بخون ...هووووف!

و ...و ...و ۴)‌طعم شیرین خیال

از اون یکیا جدیدتره ...اما این هیچی از ارزشای اون کم نمیکنه !!!طبیعت عشق کویر شیرینی و شوخی هممممش باهم !

دوستش دارم !زیااااااااااااااااد...موسیقی تیتراژآخرش قبل از خودش به سمع و نظرم رسید و به خاطر اون موسیقی پیگیر شدم کلشو تماشا کنم !!!

خیلی فیلم ...فیلم ...صفت براش پیدا نمیکنم !با قهرمان داستان به شدت همذات پنداری میکنم ...به خصوص اخلاق باباش ...به خصوص تر اخلاق مامان بزرگش ...به خصوص تر اسم مامان بزرگش !!!

خخخخ فقط استادای دانشگاه ما انقدر همشون پیرن که حتی یه ذره با فضای دانشگاهشون حس همذات پنداریم به بروز  نیومد !!!

....

فیلما اضافه میشن !

برای بقیه اشون فعلا عکس پوستر پیدا نکردم !

شاید دو تادیگه اضافه بشه ...

اما واقعیتشو بخواید بگم ...هرچی خارجیا عشقاشونو توی فیلماشون اکثریت به لجن آلوده میکنن که راااست میریزه تو چشم و دل مخاطب این ایرانیا عشقو قشنگ میسازنن...عشق بسازید خب !!!

اه !!!

یه کم فیلم بازی ...داشته باشیم !!!در حد بضاعت من ...

۱)sherlock holmes

با بازی بندیکت کامبربچ !اونچه که در ویکی پدیا راجع به این مجموعه سینمایی یا بهتر بگم سریال تلویزیونی اومده اینه :

داستان سریال در لندن معاصر اتفاق می‌افتد و ماجراهای کارآگاه مشاور، شرلوک هلمز را نشان می‌دهد که به همراه دوست صمیمی‌اش دکتر جان واتسون در حل پرونده‌های جنایی به اسکاتلندیارد مشاوره می‌دهد. در مسیر پرونده افرادی همچون بازرس لستراد و مالی هوپر  نیز به آن‌ها کمک می‌کنند. نوشته سر آرتور کانن دویل

اما بذارید خودم راجع بهش بگم !این فیلم منو ترغیب کرد یه مدت برم جزا بخونم !بازپرس بشم !!!واقعااااااا محشره !و البته بعد از چند بار دیدنش به این نتیجه رسیدم که شانس آوردن خیلی توی حل پرونده های جنایی موثره !یعنی باید شانس بیاری که انقددد سرنخ بریزه جلو چشمت !

از فیلمای دیگه ای که بندیکت کامبربچ بازی کرده میتونم به the imitation game و dr strange توی marvels the avengers و ۱۹۱۷ که نقش خیلی کوتاهی به عنوان یه فرمانده بریتانیایی داره اشاره بکنم !اینا فیلماییه که از این هنرمند من دیدم ...و به نظرم با فاصله زیادی از بقیه شرلوک یه شاهکاره !!!

۲) murder on the orient express( قتل در قطار سریع السیر شرق )‌ که اقتباسی از داستان های جنایی آگاتا کریستی و با قهرمانی کارآگاه پوآرو ه !داستان دارای شخصیت های متعددیه که همونطور که از داستانای آگاتا کریستی برمیاد با آدمایی که نمیدونیم کدوم یک مقصر و قاتل محسوب میشن ...و تمام اتفاقات توی یه قطار میوفته ...قطاری که  بیرونش همیشه بارش برف رو شاهدیم !واقعا قطار خوبیه !!!این آقا سیبیل کلفته پوآروئه !که توی این داستان سنت شکنی میکنه و کارایی میکنه که ازش بعیده !!!دیالوگا عالی هستن !به خصوص اگر به زبان اصلی نکاهش کنین متوجه این فاخر بودن دیالوگا میشین !!

۳) shutter island( جزیره شاتر )‌فیلمی از مارتین اسکورسیزی با بازی دیکاپریو !گویا اقتباسیه از یه رمان به همین اسم !من این رمان رو نخوندم و نمیتونم مثل غالب آدمای روشن فکر نما افه بیام که آره رمانش از فیلمش بهتر بود و گند زده بود و فلان !من تا آخر این فیلم ۵ بار پلک زدم !!!از بس که محوش شده بودم !توی سالن همایشای دانشگاه مات و مبهوت و بین جماعت انگلیسی خونده ای که این فیلم رو هزار بار دیده بودن و مجبور بودن به زور استادشون هزار و یکمین بار ببیننش خودمو جا دادم و رفتم ...!!!و آخرش فقط به دختر بغل دستیم میگفتم : هاااع ؟؟؟چی شد؟؟؟دروغ بود؟؟؟توهم بوووود؟؟؟چی شد؟؟؟؟بگوووو؟؟؟و دختره گفت بار اول ببینیش اینطوری میشه !!!و رفت !!!

۴)‌خب میریم سراغ عاشقانه های کلاسیک !!!pride and prejudice

هرچند فقط سه خط از رمان تبدیل به فیلم شده !!!اما من دوستش میدارم ...خیلییییی وشاید به خاطر اینه که اولین رمان جدی ای بود که تو عالم نوجوانی خوندم و عااااشقش شدم !!!البته باید بگم که رمان جین ایر هم جز اولین ها بود و اونم به شدت دوست داااارم !و فیلمها و سریالایی که ازش ساخته شده رو هم کم بیش نگاهی انداختم اما نه به صورت جزئی !!!با اونا زیاد ارتباط نگرفتم ولی با این فیلم چرا!

۵) not another happy ending  فضای فیلم مطلوب بود !اولین بار شبکه چهار دیدمش!!!و ...سانسور شده اش رو پیشنهاد میکنم !!!

داستان درباره یه دختر نویسنده اس ...که خیلی خوب ...خیلی خیلی خوب از آب دراومده !!!ساده اما ملموس !کسانی که از این حال و هوا توی فیلم ها لذت میبرن به احتمال زیاد این فیلم رو دوست میدارن !!!

6 )‌یه فیلم دیگه تو حال و هوای نویسندگی !!!rebel in the rye  یا همون ناتور دشت !درباره بخشی از زندگی جی دی سلینجر نویسنده رمان معروف ناتور دشت و در حقیقت داستان خلق این رمانه !!!من تازه به این حقیقت پی بردم که علت علاقه ام به این فیلما بیشتر از علاقه ام به رمانا نشات گرفته ...

در هر صورت این فیلم فیلمی بود که اول نصفشو تو تلویزیون دیدم ...نصف دیگه اش رو دانلود کردن دیدم ...خندیدم ..ناراحت شدم !درس گرفتم و لذت بردم !

فک میکنم فیلم خارجیا تموم شد !!!
فیلم ایرانیا ...بمونه برای بعد !!!

سلام سلام سلااام

همونطور که میدونین امروز ...روز حافظ بود...

حافظ عزیز...

مرد گاها عصبی ...حکیم ...مهربون...حاضرجواب و صد البته برخلاف آدمای هم رده اش ...گزیده گو ...و کم حرف!

اینکه انقدر با حافظ و شعرهاش به طرز عجیبی خو کردم همیشه...فقط به دلیل این نیس که شعر دوست دارم و این صحبتا...به خاطر اینه که باهام عجیب حرف میزنه...که هر وقت دیوانشو باز میکنم انگار‌میگه میدونم چه مرگته!

دوست داشتم میتونستم چیزی که واقعا راجع به حافظ و شعرهاش حس میکنم رو تو قالب کلمات بریزم اما نمیتونم...

فقط سوالی که همیشه ذهن من رو در تفالات به حافظ درگیر میکنه اینه که میگن شعر سمت راستی رو بخون...پس شعرای سمت چپی چی؟؟؟چرااااااا؟؟؟تکلیف اونا چی میشه؟؟؟

حالا چند تک بیت خوب ...از حافظ که البته همه بیتاش عالللللییییی هستن!قبلا از قسمت شین فک کنم جمع آوری شدن توسط اینجانب ...البته قر و قاطیه انگار...

*تا بر دلش از غصه غباری ننشیند

ای سیلِ سرشک از عقب نامه روان باش...

...

به یکی جرعه که آزار کسش در پی نیست 

زحمتی میکشم از مردم نادان که مپرس

....

تکیه بر تدبیر و دانش در طریقت کافری ست

راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش 

...

مکن بیدار از این خوابم خدا را

که دارم عشرتی خوش با خیالش 

...

کجاست هم نفسی تا به شرح،عرضه دهم

که دل چه میکشد از روزگار هجرانش ...

تو خسته یی و نشد عشق را کرانه،پدید

تبارک الله از این ره که نیست پایانش 

...

هر که ترسد ز ملال،انده عشقش نه حلال!

سرِ ما و قدمش ،یا لب ما و دهنش ...

....

عشق است و مفلسی و جوانی و نوبهار 

عذرم پذیر و جرم به ذیل کرم بپوش

...

اب و آتش بهم آمیخته ای از لب لعل

چشم بد دور که بس شعبده باز آمده ای_🤩😍🤩😍_

آفرین بر دل نرم تو که از بهر ثواب 

کشته ی غمزه ی خود را به نماز آمده ای_کل این شعر عالیه ...بخونینش_

...

نه رازش میتوانم‌گفت با کس 

نه کس را میتوانم دید با وی 

...

در انتظار رویت،ما و امیدواری

در عشوه وصالت،ما و خیال ِ خوابی!

حافظ چه مینهی تو دل در خیال خوبان

کی تشنه سیر گردد از لمعه ی سرابی _لُمعه یعنی درخشش_

یه کم بیشتر از حافظ توی این وبلاگ:اینجا و اینجا

شبتون بخیر...