عصرهای کریسکان
- ۶ نظر
- ۱۰ خرداد ۰۲ ، ۱۱:۰۰
- ۲۴۸ نمایش
فکر کنم دیگه این قسمت از این سرود که میگه:
دوست داری من یا کبوتراتو بیشتر؟
کیو بیشتر؟
هیچ وقت از ذهنم پاک نشه...
خدایا قلبمون لایق عشق زیااااد امام رضا ع باشه...
خدایا قلبمونو انقدر وسیع کن که کلی عشق بیشتر جا بشه توش...
حسودی میکنم به هرکی بیشتر از من دوستش داره:)
۱. عمه میگفت جلو در خونهشون همسایهشون رو دیده... اومده حال و احوالپرسی کنه، گفت خب چه خبرا؟ شوهرت خوبه؟ بچههات خوبن؟
میگفت تا گفتم شوهرت خوبه؟ هنوز ب ی بچههات خوبن از دهنش درنیومده که خانوم همسایه گفته "به توچه شوهر من خوبه یا بد؟" میگفت حرف تو دهنم ماسید گفتم خدا شفات بده. و در رو بستم...
۲.خاله میگفت جلو جمع به خانوم الف گفتم به خداااا دختر همسن واسه فلانی (پسر کوچیکه خانوم الف) تو خونه داشتم اصلا تعلل نمیکردم. میدادمش بهش!!! خانوم الف هم داشته پرتقال پوست میکنده و خیلی خسته بوده از دست پیدا کردن عروس، نیم نگاهی انداخته بالا، گفته "دروغ میگی" خاله میگفت کپ کردم... گفتم دروغم چیه؟ گفته واسه پسر بزرگه اومدیم برا دخترت محل سگ بهمون ندادی... همون دختر نداشته ی همسن پسر من رو حوالهمون میکنی!
...
ملت قاطین😂😂😂
مواظب خودتون باشید😆🤣