شنبه ۲۸ مرداد ۰۲
لحظات رخوت!
۱. دیشب بعد از شنیدن اخبار و خوندن یه سری تحلیل کور و سردرد و دست درد متعاقبش و همچنین البته دیدن این و کلی اشک ریختن! داشتم به این فکر میکردم یه مدت کلا از تمامی شبکههای مجازی و غیره ول کنم برم. از هر جایی که با متصل شدن به اینترنت همراه یا وای فای میتونم بهش دسترسی پیدا کنم. اما متوجه یه حقیقت شدم. گریزی از اطلاعات و اخبار نیست!!!
۱.حس میکنم از خرداد هزار سال بهم گذشته...
یعنی از اول اردیبهشت که با فوت پدربزرگ شروع شد همه چی خیلی بهم ریخت!!!
بذارید بگم:)
عصر جمعه و عصر عاشورا تداخلش خیلیییییی غم انگیزه اولا!!!